وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
در قــم که آمدم دل سنگم جلا گرفت مثل کبوتـــری به حریم تو جا گرفت گرد وغبار دور و برصحن این حرم گــرد و غباری از دل آیینه ها گرفت باران، قنوت،اشک،کبوتر،کنــار تــو در این میانه نور تو دست مرا گرفت وقتی نگاه من به تو افــتـاد این دلـــم حال و هوای باب جوادِ، رضا گـرفت جسمم کنارخواهر وقلبم پیِ رضاست اشــکــم تمام فاصله ها را فـــرا گرفت این خــادمــان کــوی تو گفتند میشود از دست مهربان شما "کــربلا" گرفت |